اینجا تهران ، بنگاه خبرپراکنی رادیو ایران
ابتکارات رادیو تهران!
روزنامه وزین و آبرومند پارس شیراز انعکاس تصمیمات اخیر رادیو تهران را در استانها و شهرستانها به شرح زیر تشریح مینماید:
در وقتی که ملت ایران در انتظار وصول خبر تخلیه کامل کشور از قوای بیگانگان و حل قضایای آذربایجان دقیقه شمار گوش به رادیو دارد، نه تنها خبری در این خصوص به مردم نمیدهند (و بایستی از رادیوهای ممالک بیگانه کسب خبر کرد) بلکه با یک ابتکار لوس و خنکی مشغول نشر آگهیهای سلمانیها و حمامیهای تهران میشود!
اینجا تهران، بنگاه خبرپراکنی رادیو ایران، خانمها: سرخود را فر شش ماهه بزنید، اگر میخواهید به بهترین طرزی موهای شما «فریزه» شود به خیابان لاله زار مغازه... رجوع نمایید.
اینجا رادیو تهران: اگر میخواهید ناخنهای شما با آخرین فرم پاریس مانیکور شود، به مغازه آرایشگری... در خیابان... مراجعه فرمایید! انصاف بدهید در این وقت که ملت ایران درگیراشغال قوای شوروی و بلوای حزب دموکرات آذربایجان و چشم به راه وصول اخبار آزادی کشور از دست اجنبیتر از اجنبیهاست، محیط مسخره تهران چطور خود را مشغول مهملبافی کرده؟! مثل این است که درمملکت هیچ انقلاب و اضطرابی نیست و تمام کارها اصلاح شده و فقط تعمیم فر شش ماهه و مانیکور ناخنها و آرایش باقی مانده که باید فوری اصلاح شود! رادیو برای پخش اخبار در داخله و خارجه کشور است نه برای تفریح و نشر آگهیهای کسبه تهران، مگر میشود از خارجه و شهرهای داخله هم برای آرایش سر و صورت به تهران بیایند؟! اگر هم برای اطلاع مردم است که همان انتشار آگهیها در جراید کافیست وقتی که ما و همه فریاد میزنیم که تمام خرابیهای کشور بهواسطه بینظمی مرکز و بیعلاقه بودن تهران به سایر شهرهای ایران است، بیجهت و سبب نیست.
روزنامه کوشش- شنبه 6 خرداد 1325
سینما کریستال نمایش میدهد: نخستین فیلم دوبله فارسی
دوبله فارسی متولد شد
روز پنجشنبه 25 اردیبهشت سال 1325 یعنی کمی بیش از 74 سال پیش روزی متفاوت برای سینمای ایران رقم خورد و تماشاگرانی که به سینما کریستال (تقاطع لاله زار و منوچهری که سال هاست تعطیل شده) رفته بودند با فضایی متفاوت روبهرو شدند؛ فیلمی که هنرپیشههای خارجی داشت ولی جای آنها افرادی به فارسی صحبت میکردند. خاطره آن روز در تاریخ سینمای ایران بهعنوان «اکران نخستین فیلم دوبله شده به فارسی» ثبت شده است، اتفاقی که پایه هنری مهم، قوی و پویا را در سینما و تلویزیون ایران بنا نهاد؛ دوبله فارسی که اسماعیل کوشان آن را پایهگذاری کرد. تماشاگران آن روز سینما کریستال بلیت تماشای فیلمی فرانسوی بهنام «دختر فراری» را خریده بودند که محصول سال 1944 و نام اصلیاش «نخستین وعده دیدار» بود اما اسماعیل کوشان برای جذب مخاطبان و فروش بیشتر نامش را به «دختر فراری» تغییر داد.
کوشان تحصیلکرده رشته اقتصاد در آلمان بود و بههمین خاطر با پایان تحصیل و درگیریهای شدید آلمان در جنگ بهجای اینکه به ایران اشغال شده از سوی ارتش متفقین برگردد به ترکیه رفت. او که علاقه بسیاری به سینما داشت در رشته ارتباط جمعی ادامه تحصیل داد که درسهای مرتبطی در حوزه روزنامهنگاری، رادیو و سینما داشت. کوشان در این دوره زندگی به هنر دوبله علاقهمند شد و طرح راهاندازی استودیو دوبله فیلم به فارسی را در ذهنش پروراند.
او با خرید 2 فیلم فرانسوی و اسپانیایی و تلاش برای دوبله آنها به فارسی کار دوبله فارسی را به کمک همسرش دیانا و دوستش جهانگیر تفضلی که دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه استانبول بود، شروع کرد. آنها در سال 1324 (یک سال پیش از پایان جنگ جهانی دوم) تصمیم گرفتند کارشان را با فیلم «نخستین وعده دیدار» با بازی هنرپیشهفرانسوی «دانیل داریو» شروع کنند اما مشکل اصلی پیدا کردن زنان ایرانی بود که حاضر باشند جای این هنرپیشه نقش اول و دیگر نقشها صحبت کنند. اسماعیل کوشان و جهانگیر تفضلی درنهایت «نوریله قوانلو» را راضی کردند که جای «دانیل داریو» حرف بزند و به جای دیگر زنان بازیگر فیلم هم از دختران ترک و یونانی استفاده کردند که با تمرینهای بسیار به آنها آموزش دادند تا دیالوگ هایشان را به فارسی بیان کنند. فیلم دختر فراری باتوجه به نبود امکانات فنی دوبله و استودیو لازم در کشور در ترکیه (شرکت فیلم سس) دوبله و در نهایت روز 25 اردیبهشت بهعنوان نخستین فیلم دوبله فارسی اکران شد. باتوجه به استقبال زیاد تماشاگران ایرانی اسماعیل کوشان در ترکیه به فکر دوبله دومین فیلم یعنی فیلم اسپانیایی «دختر کولی» افتاد که آن هم در سال 1325 روی پرده سینماهای تهران رفت. پس از تجربه موفق این فیلم و باتوجه به اینکه جنگ جهانی دوم هم به پایان رسیده بود اسماعیل کوشان به فکر توسعه کار دوبله فارسی در ایران و راهاندازی شرکت میترا فیلم با کمک همسرش و جهانگیر تفضلی افتاد.البته نکته مهم تاریخی که دراین بین وجود دارد این است که میترا فیلم اولین استودیویی نیست که در ایران برای دوبله فیلم فارسی راهاندازی شد زیرا در سال 1323 استودیویی با نام «ایران نو فیلم» برای دوبله فارسی از سوی شاهپور مبینی، منصورمبینی، هوشنگ کاوه و امیرحسین دهلوی راهاندازی شده بود ولی آنها نتوانسته بودند همچون اسماعیل کوشان فیلمی را به فارسی دوبله و روی پرده سینما اکران کنند. بعد از دوبله فارسی دو فیلم «دختر فراری» و «دخترکولی»؛ فیلمهای دیگری با نامهای «زن سنگدل» و«تاراس بولبا» هم به فارسی و البته در ترکیه دوبله شدند تا اینکه در سال 1327 اولین فیلم خارجی (فرانسوی با نام «جای پا در برف») در داخل کشور و در استودیوی شرکت ایران نو فیلم دوبله شد و با عنوان «مرا ببخش» در سینما دیانا و پارک به نمایش عمومی درآمد.
نخستین فیلمهای دوبله فارسی در دهه 30 مشکلاتی از نظر میزان نبودن اندازه جملات با لب زنیهای هنرپیشهها، هماهنگ نبودن با حرکات هنرپیشهها، هماهنگ نبودن لحن و... داشتند ولی نباید فراموش کرد که این فیلمها و تلاش افرادی همچون اسماعیل کوشان بود که جنبش هنری مهمی تحت عنوان «دوبله» را در سینمای ایران پایه گذاشت که در دهه 50 و 60 به یکی از نقاط قوت و میراثی جاودانه در سینمای ایران بدل شد.
یکی از نخستین اعتصابات کارگری در قرن اخیر کشورمان به سال 1325 باز میگردد؛ زمانی که کارگران ایرانی شرکت نفت (پالایشگاه آبادان) که اصولاً جوانان بومی آبادان و غیربومی بودند نسبت به تبعیضهایی که انگلیسیها بین آنها و کارگران خارجی (انگلیسی، هندی و...) قائل میشدند دست به اعتراض زدند. مهمترین اعتراض کارگران ایرانی شرکت نفت به تفاوت بسیار زیاد حقوق و مزایایی بود که کارگران خارجی نسبت به آنها دریافت میکردند؛ نکاتی که باعث شد در سال 1325 اعتصاب بزرگ کارگران پالایشگاه آبادان البته با حمایت حزب توده شکل بگیرد. مسئولان شرکت نفت بهجای مذاکره با کارگران معترض دست به خشونت زدند و با استفاده از سربازان مسلح و اعلام حکومت نظامی با معترضان درگیر شدند که به زخمی شدن تعداد زیادی منجر شد. اعتصاب کارگران پالایشگاه آبادان بعد از چند روز باعث شد تا مسئولان این شرکت بهدلیل متوقف شدن کار با آنها وارد مذاکره شوند و قولهایی برای بهبود شرایط زندگیشان به آنها بدهند. بعد از این اعتصاب شرکت نفت طرحهای متعدد برای خانهسازی و اسکان کارگران در محلههای بریم میانه و سه گوش بریم را در دستور کار قرار دادند. همچنین مراکز جدید ورزشی و تفریحی برای کارگران ایران بسرعت ساخته شد ولی همه این اقدامات باز هم کارگران را راضی نکرد، عدم رضایتی که خود را بخوبی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند سال 1329 نشان داد.
گزارش روزنامه مرد امروز
پایان کارخانه ماسک سازی شماره 5
چند کیلومتر بالاتر از شهر در میان درختانی از ســـــــرو، چنار و کــــاج شیروانیهای سفید، کارخانه مرموزی که پای هیچ کنجکاوی مدت چند سال به آنجا نرسیده وجود دارد. کنترل بیهوده و سختگیریهای بیجای سازمان گذشته وضع را طوری ساخته بود که کارخانه ماسک ضد گاز که کارخانه ساده و معمولی پیش نیست، بدتر از اسرار بمب اتمی محافظت شده و حتی برای اختفای نوع کالا و محصول آن تنها به نام (کارخانه شماره پنج) معروف گردید. کارخانه شماره پنج مدت چندسال در زمان رضا شاه کار میکرد و ماسک ضد گاز تهیه مینمود ولی هیچکس جز مهندسین و کارگران آن کارخانه که به دقت و به سختی بازرسی میشدند، حق نزدیک شدن به آن را نداشتند. عجیبتر آنکه حتی از مهندسین آن زمان هم وقتی پرسش شد در طول مدت ۱۵ ماه چقدر ماسک ضد گاز تهیه نمودید، اظهار بیاطلاعی میکرده میگفتند این موضوع چون از اسرار بود هیچکس اطلاعی از آن ندارد.
کارخانه شماره پنج در اراضی باغ مستوفی الممالک در ونک در مساحتی در حدود ۳۵۰۰۰ متر تأسیس شده، اطراف کارخانه که دیوارهای بلندی دارد و سابقاً با سیم خاردار محصور و عده زیادی سرباز به سختی محافظت مینمودند، اینک در داخل باغ، نگهبانان کارخانه وجود دارند. کار کارخانه شماره پنج در سابق فقط تهیه ماسک ضد گاز که عبارت بود از تهیه قطعات لاستیک، عینک، جای دهان، لوله ماسک، قوطی ماسک، امپر مابل نمودن پارچهها و پیچ و مهره و رنگ نمودن آن. از شهریور ۱۳۲۰ که معلوم گردید این همه سازمان به غلط به کار رفته و هیچ کدام مؤثر در حیات و دفاع کشور نیست، کارخانه شماره پنج از وضع سابق خارج شده و محصولات دیگری تهیه نمود.
ëبخش لاستیک
تهیه لاستیک و تویی اتومبیل، قالب لاستیک، پستانک و دستکش لاستیکی.
با وضع فعلی این قسمت میتواند روزانه در حدود ۱۰ عدد لاستیک تویی بسازد. همچنین در قسمت لاستیکسازی تسمه چرخهای کارخانجات نساجی دولتی کشور، لاستیک تلمبه، لاستیک درب قوطی کنسرو، کش کمر- واشر سر سلیندر و لاستیک سوپاپ تهیه میشود.
ë بخش خیاطی و کفاشی
قسمت خیاطی اکنون فقط برای ارتش کار میکند و لباس سربازان را تولید و بخش کفاشی پوتین ارتش تولید میکند.
روزنامه مرد امروز- شنبه 28 اردیبهشت 1325
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
ابلاغیه
مذاکرات شوروی و ایران
تهران - بنا به اظهار خبرگزاری پارس ساعت 3 بامداد روز جمعه شانزده فروردین ابلاغیهای بشرح زیر از طرف جناب آقای [احمد] قوام السلطنه نخستوزیر ایران و جناب آقای سادچیکف سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی صادر گردید.
مذاکراتی که از طرف نخستوزیر ایران در مسکو با اولیا دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آغاز و در تهران پس از ورود سفیر کبیر شوروی ادامه یافت در تاریخ ۱5 فروردین ۱۳۲5 مطابق با چهارم آوریل ۱۹46 به نتیجه ذیل رسیده و در کلیه مسائل موافقت کامل حاصل گردید. ۱ - قسمتهای ارتش سرخ از تاریخ ۲4 مارس ۱۹4۶ یعنى یکشنبه چهار فروردین ۱۳۲5 در ظرف ۱ ماه و نیم تمام خاک ایران را تخلیه مینمایند. ۲- قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ ۲4 مارس تا انقضای مدت هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد. ۳- راجع به آذربایجان چون امور داخلی ایران است، ترتیب مسالمت آمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجوده و باروح خیر خواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد.
نخستوزیر دولت شاهنشاهی ایران - احمد قوام
سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مقیم تهران- سادچیکف
روزنامه اطلاعات - شنبه ۱7 فروردین ماه ۱۳2۵
آب گوارای کوی امیر آباد
اهالی تهران آب تصفیه شده استفاده خواهند کرد
موضوع لولهکشی شهر تهران از مدتی پیش مورد نظر و توجه بوده که متأسفانه تا بهحال بنا بهعللی صورتعمل به خود نگرفته بود و اینک با کمیسیونهای متوالی که از متخصصان فن در شهرداری تهران بهمنظور تأمین و ترتیب این کار تشکیل شده و میشود امیدواری کامل حاصل است که بزودی طرح لولهکشی شهر تهران تقدیم شود.
امر لولهکشی شهر تهران کار سهل و سادهای نیست که بتوان فیالمثل در مدت کوتاهی به آن صورت عمل بخشید و از طرفی مادام که لولهکشی شهر تهران بهمرحله اجرا در نیامده است باز وضع آب مصرفی اهالی تهران بههمان حال تأسفآور سابق باقی خواهد بود و از طرف دیگر شهرداری تهران چون نمیتوانست این وضع طاقتفرسا را که خود موظف بهرفع آن است شاهد و ناظر باشد، از چندی پیش درصدد برآمد تا ختم امر لولهکشی لااقل راهی پیدا کند که همین آب شهررا که در مجاری روباز جریان دارد تصفیه نماید و از آلودگی و خطرات آن جلوگیری کند. چند روز قبل اطلاع دادند که در کوی امیرآباد که اخیراً به دانشگاه تهران اختصاص داده شده قناتی موجود است که با آب گوارا و صحی که دارد میتواند احتیاجات اهالی تهران را مرتفع سازد. بلافاصله از وضع آب و چگونگی تصفیه آن بازدید دقیقی بهعمل آمد و معلوم شد دستگاه تصفیهای که اکنون در امیرآباد موجود است در هر ثانیه قادر است لااقل معادل یک سنگ آب تصفیه نماید. برای واگذاری آن آب در دسترس سکنه تهران با شورای دانشگاه مذاکراتی بهعمل آمد و پیشنهاد شهرداری در این خصوص در این شورا مطرح و مورد مذاکره و توجه قرار گرفت و بالنتیجه موافقت کردند قسمتی از آب تصفیه شده امیر آباد برای شرب و مصرف اهالی شهر اختصاص داده شود و به همین منظور بین شهرداری تهران و دانشگاه قراردادی منعقد شده که طبق آن در هر ثانیه 16 لیتر آب تصفیه شده صحی در مظهر خیابان شاهرضا تحویل نماید و بهاین ترتیب میسر است هر شبانه روز تقریباً معادل یک سطل آب بههر یک از خانههای شهر رساند.هزینه لولهکشی بهعهده شهرداری و هزینههای بهرهبرداری از قبیل هزینه تصفیه آب و نگهداری لولهها و توزیع آب و غیره بر عهده طرفین و مدت این قرارداد شش سال و سه ماه تعیین شده و این حداکثر پیشبینی برای انجام عمل لولهکشی شهر تهران است که امید میرود پیش از خاتمه مدت این قرارداد ، شهر تهران به طور کلی لولهکشی شده و احتیاجی به تمدید قرارداد نامبرده نباشد.این آب از نظر مواد شیمیایی بهترین آب مشروب است و با کلر، ژرمهای میکروب معدوم میشود و پساز اختلاط با هوا بهترین آب گوارا و مشروب برای اهالی تهران خواهد بود. از نظر طرز توزیع آب در نظر است وسایلی تهیه شود که بتوان در مراکزمعینی آب را در دسترس عموم قرار داد.
روزنامه اطلاعات- شنبه 7 اردیبهشت 1325
سربازان ایرانی در رژه پیروزی
عصر روز پانزدهم اردیبهشت 1325، برای شرکت در جشن پیروزی که در لندن تشکیل میشد، یک هیأت نظامی از تهران حرکت کرده و ریاست این هیأت به عهده آقای سپهبد مرتضى یزدان پناه بود. سربازان ایرانی روز جشن پیروزی (هشتم ژوئیه 1946) از برابر پادشاه و ملکه انگلستان، مستر کلمنت ریچارد اتلی نخستوزیر، وینستون چرچیل نخستوزیر سابق انگلستان و ویلیام لیون مکنزی کینگ، رژه رفتند.
مجله اطلاعات هفتگی- 4 مرداد1325
اعطای لقب «حضرت اشرف» به قوام
عنوان جناب اشرف برای نخستوزیر
در نتیجه خدمات آقای احمد قوامالسلطنه نخستوزیر که مورد توجه مخصوص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی قرار گرفته دستخط زیر صادر و توسط جناب آقای شکوه رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی ابلاغ گردیده است:جناب اشرف احمد قوام نخستوزیر
برای اظهار قدردانی و عنایت مخصوص بهموجب این دستخط عنوان جناب اشرف اختصاصاً بهشخص شما اعطا میگردد. قدغن کنید مدلول دستخط را به وزارتخانهها و ادارات دولتی ابلاغ نمایند.
کاخ سعدآباد دوم مرداد ماه
محمدرضا پهلوی
روزنامه اطلاعات- پنجشنبه 3 مرداد 1325
اولین زن ایرانی که به قله دماوند صعود کرد
روز پنجشنبه 24 مرداد بانو تیموری به اتفاق اعضای باشگاه شرکت نفت ایران و انگلیس جهت صعود به قله دماوند رهسپار و در ظرف 11 ساعت بهقله رسیدهاند.بانو تیموری اولین زن ایرانی هستند که موفق به صعود قله دماوند شدهاند.
روزنامه کوشش- سهشنبه 5 شهریور 1325